سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ


پیوندها
نویسندگان
  •  ()
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 42
  • بازدید دیروز: 32
  • کل بازدیدها: 221243








صدای بلال اورا یاد پدر می انداخت

دلش عجیب برای بابا تنگ شده بود

به بلال گفت:بلال اذان بگو...

الله اکبر......صدای گریه.......

اشهدان لااله الاالله.......صدای شیون.......

اشهدان محمدرسول الله.........دیگر صدایی به گوش نرسید......

نه از فاطمه (س)..................ونه از بلال................




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 فروردین 29 :: 6:13 عصر ::  نویسنده : منتظر

 

وآن روز که بر در و دیوار دانشگاه دیدم

که دانشجو بیدار است و دانشگاه زنده

به خود گفتم تو ای حرمان

تو جان بستان

و این بار با ما همی واگو

مگر ما خفته ایم یا مرده

که تلقین می دهند مارا

"تو بیداری،تو زنده؟؟!!"




موضوع مطلب :


چهارشنبه 90 فروردین 24 :: 12:3 صبح ::  نویسنده : منتظر